سوغاتی ها
سوغاتيهاي معروف اروميه:
انواع نقل بيدمشك (ابريشمي،گردويي،زعفراني،...) و حلواي گردو و حلواي هويج را ميتوان از جمله مشهورترين سوغاتيهاي اروميه نام برد
 
 و علاوه بر آن عرق بيدمشك و عرق بادرنجبو از شهرت بسزائي برخوردار است. عرقيات بيدمشك و بادرنجو علاوه بر خاصيت پزشكي براي
 
خوشبو و خوش طعم كردن شربت هاي گوناگون مورد مصرف قرار مي گيرد.
 
 

 
صنايع دستي- توليدات چرمي
 
 صنعت چرم :
به کار گیری چرم در زندگی انسان سابقه دیرینه ای داشته است که این امر از مقاومت و کیفیت چرم ناشی می شود . ساخت چاروق ، زین اسب و غیره در ارومیه سابقه دیرینه ای برخوردار می باشد . در حال حاضر صنعت چرم ارومیه نیز از جایگاه خوبی برخوردار بوده که صنعتگران به تولید انواع کیف ، کمر و غیره می پردازند .
 

 

 
 
توليدات چوبي
 
 
معرق روی چوب
این صنعت در ارومیه از سابقه زیادی برخوردار نبوده و توسط هنرمندان محدودی دنبال می شد . در این صنعت هنرمند بجای استفاده از رنگ در تابلوی خود از چوب های رنگی نسبت به خلق آثار هنری خود اقدام می نماید هر چند این هنر در سالهای در استان آذربایجانغربی از رشد و رواج خوبی برخوردار بوده اما عمده ترین مرکز تولید این نوع صنایع شهر ارومیه می باشد – ساخت تابلوهای معرق ، میزهای معرق کاری شده ، جای دستمال کاغذی ، ساخت تخته نرد ، جعبه های شترنج از عمده ترین تولیدات این هنر می باشد در این صنعت به اساتید برجسته ای ذیل می توان اشاره نمود .
1. حسین افشاری
2. مهری یوسفی بوربوری
3. رضا عباسیان


نازک کاری روی چوب
هنر نازک کاری از قدمت نسبتاً زیادی در ارومیه برخوردار بوده و بسیاری از صاحب نظران اعتقاد دارند که خاستگاه هنر نازک کاری در ایران و شهر ارومیه بوده و از این استان به استانهای شمالی و استان کردستان راه یافته است از قدیم الایام نازک کاری ارومیه زبان زد عام مردم بوده و از بهترین سوغاتی های ارومیه به شمار می رفت ساخت جعبه شکلات خوری ، عصا ، قندان ، جای کارد ، چنگال ، جای دستمال کاغذی ، صفحه شطرنج ، جعبه جواهر و غیره از عمده ترین تولیدات این صنعت بشمار می رود هر چند که این صنعت در سالهای اخیر با افت و خیزهایی مواجه بوده است اما در حال حاضر این صنعت توسط هنرمندان و صنعتگران دنبال و محصولات آنان روانه بازارهای خارجی و داخلی می شود در این زمینه اساتید مجربی غعالیت می کنند که از مهمترین اساتید این صنعت می توان به افراد ذیل اشاره نمود .
1. علیرضا اصل خداپسند
2. جمال بانی مفید

منبت
در این صنعت هنرمند با استفاده از ابزارهای کوچک نقوش گل و بوته را به روی چوب که عمدتاً چوب گردو می باشند ایجاد می کند این هنر در ارومیه از قدمت زیادی برخوردار بوده و نسل به نسل توسط هنرمندان و صنعتگران به همدیگر انتقال یافته لازم بذکر است شهرستان ارومیه در خصوص صنعت منبت از مقام شامخی برخوردار می باشد این صنعت در سالهای اخیر از پیشرفت فوق العاده ای برخوردار بوده است و امروزه تعدادی از آثار صنعتگران این صنعت زینت بخش موزه صنایع دستی ایران و سازمان مالکیت معنوی در وین می باشد . از اساتید برجسته این صنعت می توان به اساتید ذیل اشاره نمود .
1. نصرت پیرمحمدی
2. مهدی جلیلی فرد
 

پیکر تراشی
هنر ساخت و تراش تندیس و پیکره چوبرا پیکر تراشی می گویند .
پیش از نیم قرن است که پیکرتراشی روی چوب در ارومیه رواج داشته است این هنر در گذر زمان و در مقاطع مختلف به دلایل گوناگون دچار افول و صعود گردیده است . خوشبختانه این هنر هم اکنون دوره شکوفائی خود را طی می کند نیاز به مهارت و دانش فنی بسیار بالا ،
 
شناخت تکنیک و فنون کنده کاری و تسلط بر آناتومی انسان و جانوران از جمله مواردی است که هنرمند می بایست بر آنها تسلط داشته باشد . از پیشکسوتان این صنعت می توان به آقای منوچهر قهرمانی و میر عسگر ایلدوستی اشاره نمود .
 

 
قالی بافی:

در مورد قالی های استان آذربایجان غربی تاریخ دقیقی در دسترس نیست ، نقشه خاصی که مربوط به استان باشد ، فرش افشار و شاه عباسي مي باشد ولی هم اکنون تقریباً نقشة سایر مناطق را می بافند، از قبيل ماهي ، حوض ، ترنج .در آذربایجان غربی, به دلیل نزدیکی و همجواریش با استان آذربایجان شرقی که یکی از مراکز عمده قالیبافی در دنیا است قالیبافی متداول می باشد. مهمترین مراکز قالیبافی استان شهرهای تکاب (تيكان تپه) ، میاندوآب،خوي و مناطق روستایی و عشایری شمال آذربايجان غربي است.
 
گلیم بافی:
بافت گلیم از قدیم الایام رواج داشته و نسبت به مقتضیات زمان این صنعت نیز دچار تغییر و تحول شده وجود اقوام مختلف باعث گردیده که گلیم های بافته شده این استان از تنوع خاصی برخوردار باشد بطوریکه بافت گلیم در هر ایل و طایفه ای متفاوت تر از دیگری می باشد . شاخص ترین بافت داری این استان گلیم افشار تکاب می باشد که معروفیت جهانی دارد استفاده از رنگ های طبیعی و ابریشم از مشخصات بارز این نوع گلیم می باشد .

در بخشهایی از استان, گلیم سوماک نیز بافته می شود.
 
 
خوراك
غذاهاي محلي عبارتند از: پلو ،آبگوشت ،چلو كباب،انواع آش و انواع خورشت . كوفته نيز يكي ديگر از غذاهاي معروف و لذيذ اين استان است و آن را با مرغ يا گوشت قرمز مي پزند . ((دلمه)) نيز در آذربايجان طرفداران زيادي دارد.
دلمه ها :
دلمه برگ مو :برنج ،لپه ،گوشت،تره و انواع سبزي معطر رابا ادويه ،رب گوجه فرنگي و كمي ماست مي پزند و مخلوط حاضر را در برگ مو مي پيچند .
از ديگر دلمه ها مي توان به دلمه كلم و بادنجان نيز اشاره كرد .

خورشت ها :
كنگر خورشه :كنگر كوهي را تميز كرده ، آن را تفت مي دهند و به آن آبليمو ،رب گوجه فرنگي ،گوشت و ادويه اضافه نموده و با هم مي پزند .
خورشت آق ماش: ماش را با گوشت ،زعفران ، رب گوجه فرنگي و ادويه مي پزند و به آن سيب زميني سرخ كرده اضافه مي كنند.
گزلمه : از ماست چكيده ،نعناع خشك ،تخم مرغ و سير تهيه مي شود .

كوفته ها :
كوفته مرغ:از گوشت فيله مرغ ،لپه ،ادويه ،تخم مرغ ،سبزي مرزه و تره ،گردو ،پياز داغ و آرد تهيه مي شود .

آش ها :
آش دوغ : اين آش از معروف ترين آش هاي آذربايجان است و از نخود ،برنج يا بلغور ، تخم مرغ، آرد،دوغ و سبزي هاي معطر تهيه مي شود .
از ديگر آش هاي معروف مي توان به اماج آش(كه در موقع سرما خوردگي آن را مي پزند) ،آش بلغور و آش رشته اشاره كرد .

ترشي ها :
مردم استان آذربايجان غربي معمولا غذاهاي گوشتي را با ترشي (به اعتقاد آنها برنده صفرا است) مصرف مي كنند . به همين دليل در اواخر تابستان تهيه انواع ترشي ها رواج دارد . از جمله اين ترشي ها مي توان به ترشي مخلوط ،ترشي ليته و ترشي هفته بيجار اشاره كرد .
مرباها و شربت ها :
به دليل وفور ميوه هاي مختلف در آذربايجان ،پخت انواع مربا مانند مرباي سيب،به ،آلبالو،گيلاس ،زردآلو،توت فرنگي ،گل محمدي،انجير،توت ،هويج و هلو در اين استان رايج است .
همچنين از نوشيدني هاي رايج مردم در فصل گرما مي توان به شربت هاي آلبالو ،گيلاس،توت فرنگي ،گلاب(گل محمدي)،بادرنجبو،بيدمشك و شاسترم اشاره كرد .

شيريني هاي سنتي :
باستخ(لوزانك): نشاسته ، شيره انگور،آب و گلاب را با هم مخلوط كرده و آن را روي اجاق گرم مي كنند . پس از آن مايع آماده شده را در ظرف هايي ريخته و براي تزيين در آن گردوي خرد شده مي ريزند .
تنور شيريني سي : آرد سفيد را با ماست خمير كرده و مقداري شكر روي آن مي ريزند و با دست به آن شكل مي دهند و روي آن زرده تخم مرغ مي مالند . خمير را در سيني پهن كرده و آن را داخل تنور مي گذارند .
سوجوق: نشاسته ،شيره انگورو گلاب را مخلوط كرده و با دست ورزمي دهند . به هنگام ورز دادن به آن گرو مي افزايند و آن را به صورت نواري گرد در مي آورند .سپس آن را قطعه قطعه كرده و با پودر نارگيل تزيين مي كنند .
دوشاب حلوا ،نساء حلواو تره حلوا نيز از ديگرشيريني هاي سنتي آذربايجان به شمارمي رود .

نان ها  :
ارده : آرد را با شير مخلوط كرده و به صورت خمير در مي آورند . آن گاه اين خميررا به گلوله هاي كوچك تقسيم مي كنند و آن ها را با زرده تخم مرغ آغشته كرده و د روغن سرخ مي كنند .
تنور چره : آرد گندم ،آب و نمك از موارد مورد نياز اين نان است . اين نوع نان هنوز در دهات آذربايجان به روش سنتي پخت مي شود .
يخاچره : شير و آرد گندم را مخلوط كرده و روي آن زرده تخم مرغ مي زنند و در تنور به صورت چانه اي مي پزند .
تاواچره: آرد گندم ،گردو و آب را با هم مخلوط كرده و آن را در سيني كه د رتنور قرار دارد ،پهن مي كنند .
جزلا چره : براي تهيه اين نان دنبه اي را كه روغن آن گرفته شده با آرد و كمي پياز مخلوط مي كنند .
مناطق كرد نشين آذربايجان نيز خوراك هاي خاص خود را دارند . برخي ازاين خوراك ها عبارتند از : سه نگه سير (كبابي كه روي آن دوغ كشك و بلغور ،برنج و سبزي آب پز شده روي آن مي ريزند .)، قوبوولي آبگوشت بدون آبي كه به آن برنج اضافه شده است )،كاله جوش(مخلوط دوغ كشك ،روغن و خرده نان )،لپه و شوربا (مخلوط پياز داغ ،سبزي وبرنج )،ميواني (آرد را در روغن سرخ كرده و به آن آب نيم گرم و مقداري نمك يا شكر اضافه مي كنند و حرارت مي دهند . اين غذا مخصوص زن زائو است. ) ،كارگ ( مخلوط قارچ،پياز ،كوراده-گياه كوهستاني-و تخم مرغ )،بوراني (نيمروي تخم مرغ به علاوه ماست )و به ربه سيل(نوعي آبگوشت كه به آن ماست و روغن اضافه مي كنند ).
 
جشن ها و اعياد :
عيد نوروز
مراسم عيد نوروزدر اين استان نيزمانند تمام نقاط ايران با خانه تكاني شروع مي شود . سفره هفت سين از جمله مراسم بر پايي عيد نوروز در اين استان است . بعد از تحويل سال كوچك ترها به ديدن بزرگ ترها مي روند و عيد مباركي مي كنند و عيدي مي گيرند .
مردم پس از تحويل سال نخست به گورستان و سپس به ديدن كساني مي روند كه عزيزي را به تازگي از دست داده اند .
چند روز پس از عيد ،خوانچه عيديانه آماده مي شوند . در هر خوانچه پارچه ،كفش ،جوراب و شيريني قرار دارد . اين خوانچه ها براي دختر خانواده كه به تازگي به خانه شوهر رفته و نيز براي عروس خانواده كه هنوزبه خانه شوهرش نرفته ،فرستاده مي شود .
همچنين رسم است كه كودكان صبح روز عيد كيسه كوچكي در دست بگيرند و به عيد ديدني اقوام و آشنايان بروند و صاحبخانه نيز تخم مرغ رنگ كرده ،گردو،شيريني و گاه مقداري پول و جوراب به آن ها بدهد .
چهارشنبه سوري
چهار آتش افروزي در چهار روز چهارشنبه ،به عدد رمزي ((چهار))اشاره دارد . اولين چهارشنبه ((خبرچي))،دومين چهارشنبه ((كوله يا كوتاه ))،سومين چهارشنبه ((قره))(سياه)و چهارمين چهارشنبه ((آخر چهارشنبه ))ناميده مي شود. در هر يك از اين روزها ،جوانان هر محله آراسته و با لباس نوازاوايل شب به آتش بازي و آتش افروزي مي پردازند و از روي آتش مي پرند و مي خوانند :
آتيل ماتيل چرشنبه /بختيم آچيل چرشنبه
در اين مراسم بعضي ها ترقه مي تركانند و فشفشه دستي و كوزه باروتي روشن مي كنند .
مفصل ترين مراسم متعلق به آخرين چهارشنبه سال است . صبح زود اين روز مردم با كوزه هاي سفالي به لب رودخانه مي روند وآن را از آب پر مي كنند وآن آب را به عنوان مظهر پاكي و روشني به خانه مي برند . همچنين در اين شب دلمه برگ مو و كوفته مي پزند و آن را به همراه آجيل ،شيريني و ميوه بر سر سفره مي گذارند . از اول شب نيز جوانان از پشت بام هاي همسايگان كجاوه مخصوص و يا شال كمري به جلوي پنجره ها آويزان مي كنند و يا با دادن كيسه ها به خانه ها تنقلات خود را دريافت مي دارند وآن را خوش يمن وتبرك مي دانند .
يكي ديگر از مراسم اين روز فرستادن خنچه اي از ميوه و شيريني ،آجيل ،آيينه و ديه براي عروس خانواده است . در اين روز خريدن آيينه به معني روشنايي ،جارو به معني تميزي وپاكي ،كوزه براي پر كردن آب به عنوان روشنايي و كبريت يا شمع به عنوان نور و روشنايي خوش يمن است .
سيزده بدر
معمولا مراسم ديد و بازديد نوروز تا روز سيزدهم فروردين به طول مي انجامد . در اين روز (سيزده بدر) همه مردم به صحرا مي روند و به جشن و شادي مي پردازند . در روز سيزده بدر مردم سبزه هاي خود را به آب مي اندازند و دختران نيز با آروزي ازدواج سبزه گره مي زنند .
جشن انگور(شان در .شان حيدر)
اين جشن در اواخر شهريور ماه برگزار مي شود . در اين جشن مرغوب ترين انگورها را از باغات انگور چيده و آن ها را به ميدان و يا مكاني كه اهالي روستا جمع مي شوند ،مي آورند و از بين آن ها بهترين و مرغوب ترين سبدهاي انگور را انتخاب مي كنند . اين جشن با پوشيدن لباس هاي نو و محلي و نيز خواندن آواز و طي مراسم شاد و به ياد ماندني برگزار مي شود و نوعي انگيزه و رقابت سالم را در بين باغداران انگور به وجود مي آورند .
جشن سمنوپزي
اين جشن با حضور جمعي از همسايگان و فاميل ها و به منظور تجديد ديدار و ايجاد صميميت و زدودن كينه و كدورت بر پا مي شود و با شادي خاصي توام است . در اين مراسم كه در بيشتر مناطق آذربايجان در ماه هاي ارديبهشت و خرداد برگزار مي شود . زنان ساعت هاي طولاني به پختن سمنو مي پردازند .

جشن خديرنبي
در اغلب شهرها و روستاها ي آذربايجان جشن خاصي به نام خديرنبي برگزار مي شود . زمان برگزاري اين جشن بين دو چله زمستان و پيام آن ((اميد به آينده بهتر))است .
كساني كه آرزويي دارند دور يكديگر جمع مي شوند و از گندم ،ذرت ،تخم هندوانه ،تخم خربزه ،تخم آفتاب گردان ،شاهدانه ،جو،كنجدو سنجد آرد تهيه نموده و آن را باشيره انگور و يا شكر مخلوط مي نمايند و آن را به صورت گلوله هاي كوچك در مي آورند و مي خورند و شاديمي كنند . مقداري از آن را نيز بين همسايه ها و اقوام نزديك تقسيم مي نمايند.

مراسم باران خواهي
ازديگراعتقادات مرسوم در بين مردم آذربايجان غربي مراسم باران خواهي و يا مراسم ((چمچه گلين)) است . اين مراسم به هنگام خشك سالي اجرا مي شود . دراين مراسم ملاقه بزرگي را كه به زبان محلي به آن ((چمچه))مي گويند ،با پارچه هاي رنگي تزيين مي كنند و به در خانه مردم محله و يا روستا مي روند ،در خانه را مي زنند و اين گونه مي خوانند:
چمچه گلين چوم اوسته / الله دان ياغيش اوسته
الله بيز ياغيش ور / ديم لرميز گورودوه
معني:
اي چمچه عروس بالا برو / از خدا باران بخواه
خدايا به ما باران عطا كن / كشت ديم ما خشك شده
صاحبخانه در را باز مي كن و روي ملاقه آب،نمك يا نان مي ريزد تا بركت خدا نازل شود .

اعياد مذهبي :
مردم آذربايجان غربي نيز مانند ساير ساكنين كشورمان ،مراسم مشابهي را به مناسبت هاي مختلف چون جشن ميلاد حضرت محمد(ص)،جشن ميلاد حضرت فاطمه (ص)،جشن ميلاد حضرت اميرالمومنين(ع)،سفره نذري،جشن ميلاد امام زمان (عج) ،عيدهاي فطر ،قربان ،غديرخم و ... برگزار مي كنند .

عيد غديرخم
مردم استان آذربايجان غربي نيزاين عيد را با نشاط خاصي برگزار مي كنند . در اين روز به ديدن سادات مي روند و از آن ها سكه هديه مي گيرند كه به آن ((ته كيسه)) مي گويند و معتقدند((ته كيسه))باعث ازياد مال و افزايش نعمت آنان تا سال آينده مي شود .

عيد فطر
مردم در اين روز نماز عيد فطر مي خوانند و پس از آن به ديد و بازديد يكديگر مي پردازند و شيريني و ميوه صرف مي كنند .

عيد قربان
عيد قربان در بين مردم آذربايجان غربي و ايلات و عشاير آن جايگاه ويژه اي دارد . در اين روز هر كس به فراخور حال خود گوسفند يا بره اي قرباني مي كند . كساني كه نذر دارند ،انگشت به خون مي زنند و به پيشاني خود مي مالند . در اين روز خانواده داماد گوسفندي را تزيين مي كنند و براي قرباني به خانواده عروس هديه مي نمايند .


آيين سوگواري :
عزاداري ماه محرم
در بيشتر مساجد اين استان از روز اول ماه محرم تا روز اربعين مراسم عزاداري برگزار مي شود و هر كس در حد توان خود در پرداخت هزينه هاي اين مراسم شركت مي كند .
در روزهاي عاشورا و تاسوعا دسته هاي سينه زني و زنجير زني و نوحه خواني در مساجد ،تكايا و خيابان ها به راه مي افتند . آن ها اسب هايي را به نشانه اسب امام حسين (ع) تزيين كرده نموده و به همراه علم در دسته هاي خود به راه مي اندازند .
اداي نذر،سياه پوشيدن در طول ماه محرم ،باز سازي خيمه هاي سوخته حضرت امام حسين (ع) در كربلا ،بازسازي گهواره حضرت علي اصغر و عزاداري با پاي برهنه و انجام مراسم روزسوم و چهلم (اربعين حسيني)،همه و همه گوشه هايي از ارادت مردم آذربايجان غربي به خاندان عصمت و طهارت و آقا حصرت امام حسين (ع) است .

مرگ و عزا
مراسم سوگواري پس از فوت شخص ،به هنگام تشييع و تدفين صورت مي گيرد . مراثي كه در اين مراسم خوانده مي شود ((آغي ))نام دارد . ((آغي چه )) يا مرثيه خوان ،نخست از كارهاي مثبت متوفي مي گويد و او را تعريف و توصيف مي كند . سپس وارد آهنگ حزن انگيز مي شود و براي او ((آغي)) مي خواند. ((آغي )) ها در ادبيات شفاهي مردم آذربايجان از نظر تعدا زياد و از نظر مفهوم و معني رنگارنگ و متنوع است .
متوفي را بر اساس اصول شرعي به خاك مي سپارند . صاحب عزا ناهار و شام فراهم مي كند و تا يك هفته اين مراسم ادامه مي يابد . پس از روز چهلم ،نزديكان متوفي قوچ يا گوسفندي به خانه صاحب عزا مي آورند وبدين ترتيب به وي سر سلامتي مي دهند .
مردان عزادار تا دو هفته ريش خود را نمي تراشند و زنان نيز تا شش ماه از پوشيدن لباس نو خوداري مي كنند . براي تراشيدن ريش و از عزا در آوردن خانواده متوفي معمولا از طرف اقوام نزديك و زيش سفيدان طايفه اقداماتي صورت مي گيرد .
در اروميه مجلس ختم و شام غريبان ،در روزهاي سوم ،هفتمو چهلم خلاصه مي شود . اولين عيد بعد از فوت متوفي ،(قره بايرام) يا عيد سياه ناميده مي شود و در اولين روز نوروز(عيد سال)به ديدار صاحب عزا مي روند.